6/20/2011

برای تو و خویش

برای تو و خویش

چشمانی آرزو می‌كنم

كه چراغ‌ها و نشانه‌ها رادر ظلمات‌مان ببیند.

گوشی

كه صداها و شناسه‌ها رادر بیهوشی‌مان بشنود.

برای تو و خویش،

روحی

كه این همه را در خود گیرد و بپذیرد.

و زبانی

كه در صداقت خود

ما را از خاموشی خویش بیرون كشد

و بگذارد از آن چیزها كه در بندمان كشیده است

سخن بگوییم.




مارگوت بیکل

ترجمه شاملو

1 comment:

Helen said...

خیلی خوب بود