برای تو و خویش
چشمانی آرزو میكنم
كه چراغها و نشانهها رادر ظلماتمان ببیند.
گوشی
كه صداها و شناسهها رادر بیهوشیمان بشنود.
برای تو و خویش،
روحی
كه این همه را در خود گیرد و بپذیرد.
و زبانی
كه در صداقت خود
ما را از خاموشی خویش بیرون كشد
و بگذارد از آن چیزها كه در بندمان كشیده است
سخن بگوییم.
مارگوت بیکل
ترجمه شاملو
1 comment:
خیلی خوب بود
Post a Comment