4/18/2013

گویا شعار جدیده که ''دریا را هم با حجاب خویش معطر کن''، تو همین مایه ها

ما زیر سایه بون نشسته بودیم. اسکرین یه خانومی رو نشون میداد از نماینده های مجلس ایران، اخبارکانال نمیدونم چند. زیر نویس میداد که:  پارلمانت ایران می دوهزار و دوازده. خیلی شیک. صدای تلویزیون قطع  بود واسه همین حدس زدم اخبارراجع به تشکیک در مورد بمبهای جدید ایرانه  یا همون قدیمیاست که هنوز آژانس فلان هیچ غلط خاصی در موردش نخورده؟ وگرنه الان جز زلزله بوستون چی واسه مردم دنیا اهمیت داره که بخواد بیاد خانوم نماینده رو در پوشش برتر نشون بده؟ دوست اسلواک موقرمزم کنارم نششته بود. میخ تصویر. برگشت گفت عه، کشور شما. گفتم یاا. گفت اینجا اینقدر گرمه الان اونجا چجوره؟ گفتم گرمتره. گفت وای...من اصلا نمیتونم اون همه گرما رو طاقت بیارم.دوباره سکوت. یهو گفت من حجاب رو میدونم چیه، ٢ تا از مسلمونها توی دپارتمان حجاب دارن. (هیجاب میگفت البته). گفتم هوم. احساس کمبود کلمه هم داشتم چون '' ایول''  به انگلیسی یا آلمانی یا سوئدی اختراع نشده وگرنه جا داشت استفاده کنم. گفت ولی اونها روسری های رنگی تر! سر میکنند با این پارچه سیاهه فرق داره. چه گرم باید باشه! گفتم هوم هوم. سرم هنوز تو ماگ قهوه ام بود و تقصیر من بود لابد که حوصله ایران شما، پرشیا، عرب، اروپا رو نداشتم. دوباره پرسید ببین پوشیدن این پارچه سیاهه کلا نماد چیه؟ لباس سنتی ایرانه؟ چرا رنگی نیست و روی یک پارچه سیاه دیگه است؟ یا چون اینا توی پارلمنت هستن اینو میپوشند؟ گفتم دقیق نمیدونم واسه کجاست. لباس سنتی ما که رنگیه. اما به نظرم میرسه که با توجه به اختلاف دمائی که الان واسش نگران بودی، پوشیدن این پارچهه روی اونیکی پارچهه سمبل نقض حقوق بشر باشه.
خب دیگه بعدشم سکوت بود و کلا هم من دوست دارم زیر اون سایه بونه تو سکوت قهوه ام رو تموم کنم

No comments: