7/05/2012

the summer hands ... i used to hold

گلک سپید تازه رسته از خاک؛ که سر نازکش خم میشد در باد پاییز زودرس ... باکی نداشت از روزهای نیامده . به دانش نباتی اش می دانست که هر برگ رنگ به رنگی، خود گلی می شود در پاییز ... می دانست که هر پاییز بهاری دگر است . حتی اگر جز توی شعرها نگویند

No comments: