وقتی از نگاه آدمهای دچار می نوشتم هنوز این عکس را ندیده بودم...
زاویه ای که مرد خم شده رو به جلو، آن جور که نگاه می کند به نیمرخ زن، آن جور که عمیق نگاه می کند به زن .... زن، آن لم دادن آسوده اش، آن نگاه لَخت رها شده اش، آن جور که ول و امن و سرشار است... توی این عکس چیزی هست ... یک چیز غریب مهم ... همان کیفیتی هست که من می خواستم بنویسمش ... همان کیفیتی است که من ...
---
* عکس از اینجاست .
No comments:
Post a Comment