چند نکته درباره گفتوگوها و اخبار طرح ادعای تعرض به چند خواننده و هنرمند زن از طرف محسن نامجو و سیاوش اسعدی و آیدین آغداشلو و پیامدهای تکذیب یا تایید عمومی مخاطبان:
- تجاوز یعنی ابراز و اکت جنسی یکسویه وقتی طرف دیگر موافق نیست یا در موقعیت ابراز توافق نیست مثلا کودک یا مست یا بیهوش است. پس اینجا فرقی ندارد داریم درباره یک راهبه حرف میزنیم یا یک فاحشه. تجاوز تعریف مشخصی دارد. آن درخت کرمویی که به آن ارجاع میشود دائم، حتی اگر اول چراغ سبز به اکت جنسی نشان داده؛ وقتی وسط کار پشیمان شده و گفته نه؛ اگر طرف مقابل نفهم باشد و آن را به حساب تعارف، عشوه، عکسالعمل آنی، یا هر فعل دیگری به جز آن "نه" بگذارد، متجاوز است. در کشورهایی که قانون درست و درمان دارند، در روابط زناشویی هم جرم تجاوز لحاظ شده و اینجور نیست که زن شوهردار ملک مرد است و دیفالتش باید حاضر و آماده برای عمل جنسی باشد.
- جمله محبوب "قضاوت نکنیم" از بیخ و بن غلط است از آنجا که اصلا طراحی مغز و یادگیری انسان بر پایه مقایسه و قضاوت است. انسانی که قضاوت نمیکند؛ مغزش دچار اختلال کارکرد است. شما از بدو کودکی در حال مشاهده، مواجهه، مقایسه و به خاطرسپردن نتایج ناشی از مقایسه ها هستید. شما برای ابراز عکسالعمل؛ هر عکسالعملی؛ مجبور به درک موقعیت از طریق قضاوتید چون راه دیگری بعنوان انسان ندارید. این جریان قضاوت نکنیم از کجا و چرا آمده را من هرگز نفهمیدم.
- نکته اما این است: کسی که شغلش قاضی و وکیل و دادستان نیست؛ یعنی اگر "قرار نیست" بابت قضاوتهایش مزد بگیرد و با آن امرار معاش کند؛ تا حد امکان لازم است قضاوتهایش را برای خودش نگه دارد و توی چشم بقیه فرو نکند. من فکر میکنم پوشیدن شلوار جین تنگ و تاپ نارنجی برای یک خانم هفتاد ساله نشانه خاصی نیست و صرفا سلیقه پوشش است. یکی فکر میکند این نه تنها نشانه خاصی هست بلکه نماد جلف بودن و روانپریش بودن است و چنین لباسی فقط مختص بیست ساله هاست. این اما مهم نیست. مهم اینجاست که اگر ما هر دو آدم حسابی هستیم، سلیقه مان را برای شخص خودمان نگه میداریم و کاری به کار بقیه نداریم چون قضاوت ما دخلی در زندگی آنها و سلیقه آنها ربطی به زندگی ما ندارد.
- ما که آنجا نبودیم. بله نبودیم. ما جمعا به کره ماه هم نرفتیم. در جنگهای صلیبی هم نجنگیدیم. در دوران آشویتس هم زندگی نکردیم. چیزی وجود دارد به اسم تاریخ. سینه به سینه نقل میشود. بعد چند نسل دیگر شاهد زنده ندارد اما برایش اسنادی هست. گاهی هم نیست. صرفا راوی دارد. ماییم که تصمیم میگیریم روایتها را باور کنیم یا نه؛ یا احتمال وقوعشان را لااقل بدهیم یا نه.
- احتمال دروغگویی برای جلب توجه یا اخاذی یا انتقامجویی همیشه هست. و برایش مجازات مکتوب مشخصی هست در صورت اثبات. اما نگاه کنیم ببینیم زنی که دارد از آسیب به پیکر یا بدنش حرف میزند اما دادگاه موافقی ندارد، شاهدی هم ندارد، در مواجهه با جامعه ای هم هست که در کسر بزرگی سنتی و پیرو مکتب " کرم از خود درخت" یا میانه رو و طرفدار "به من چه" یا مدرن از نوع "قضاوت نکنیم" است، دارد دقیقا چه منافعی از همدلی احتمالی ما بدست می آورد یا چه برای از دست دادن دارد؟ برای موضع گرفتن؛ باید پاسخ این سوال را دستکم داشته باشیم.
- با لگد زدن جمعی به کسی که افتاده یک گوشه هر چقدر هم گناهکار باشد مخالفم. من فکر میکنم هر کسی هر عملی مرتکب شده، باید این فرصت را داشته باشد تا از دلایلش یا هدفش یا موقعیتی که در آن قرار داشته حرف بزند. نه که دیگران را قانع کند بیگناه است؛ اما بتواند تشریح موقعیت کند و توضیح بدهد. تصمیم به تصدیق یا رد؛ به عهده شنونده است. تا اینجا اما نامجو، آغداشلو و اسعدی یا سکوت کردند یا از تریبونهایشان برای بافتن یک سری اراجیف استفاده کردند. از دوختن پاپوش تا توطئه تا افسردگی تا طرح شکایت را گفتند؛ اما صریحا نگفتند خیر؛ من در ان تاریخ در آنجا نبودم و چنین عملی را در حق این زن/ زنان مرتکب نشدم.
-مردم آبرو دارند. این جمله درستی است. پس همین مای مردم باید یاد بگیریم برای حفظش بکوشیم و بند شلوار به دست دنبال این و آن نیفتیم. چون شده که یک عمر پاکدامنی و دعای شبانه را یک شب بدمستی بدجور به باد داده باقی که دیگر پیشکش.
- بخاطر خاطره داشتن با صدای کسی یا دوست داشتن تصویر دیگری یا داشتن امضای یادگاری؛ صرف ستایش از هنر یا تولید کسی؛ همراه و همپیاله ظلم نباشیم. موضع نگیریم اگر مطمئن نیستیم چه شده، ولی حساس باشیم به ظلم و دادخواهی دیگران. موضع داشته باشیم وقتی صحبت از رنج یا آسیب جسمی و روانی یک همنوع است. هر که میخواهد باشد. من حتی یک صحنه از فیلمهای ریحانه پارسا را ندیدم و مخاطب موسیقی پانیدا علوی نیستم.
-سکوت بی موقع و بدموقع میتواند به مثابه همدستی در جرم باشد. شانه بالا نیندازیم. دادخواهی با صدای بلند از سوی یک انسان؛ به همه انسانهای کره زمین مربوط است.
No comments:
Post a Comment