خیلی اتفاقی دقتم جلب شد روی وقتهای خداحافظی ام. وقت بیرون رفتن از در، سوار شدن توی قطار و هواپیما، گذاشتن گوشی تلفن، زدن دکمه قرمز صفحه گوشی ...
تقریبا در همه حالی می گویم " تا زود" ...
تقریبا در همه حالی می گویم " تا زود" ...
دیدم من مدتهاست که خداحافظی نمی کنم از آدمهای نزدیک... لابد بسکه به زور خداحافظی شده ام! یا در موقعیت رفتن یا روانه کردن قرار گرفته ام...بسکه " رفتن، همیشه رفتن" آنجور که توی ترانه هست، نبود.
گویا برای همینهاست که همیشه آخرش می گویم تا زود... لابد که اینجوری دلگرم کننده تر است و سکوت بعدش ترسناک نیست
گویا برای همینهاست که همیشه آخرش می گویم تا زود... لابد که اینجوری دلگرم کننده تر است و سکوت بعدش ترسناک نیست
*از گوگل فرق خداحافظی ها را پرسیدم. جوابی که داد شد عنوان این پست