12/10/2014

در لانگ می زیستند 2

...
گفت: آن وقتها که خانه هایمان خیلی دورتر از اینها بود هروقت دلم تنگ می شد می رفتم روی صفحه فرودگاهها وساعت پروازها و قیمت بلیط ها را چک میکردم. 
پرسیدم : بعدش چی می شد؟
گفت: گاهی آنقدر سخت می شد که می دیدم اگر از الان حتا برای سه ماه دیگر هم بلیط بخرم حال الانم بهتر می شود. می خریدم و همان موقعها بود که می نوشتم  ''فقط سه  ماه دیگر مانده که هم را ببینیم ...''

No comments: